وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
✈★در امتدادكــ مهتاب ـوچه🧡☀️👤انتظار -

ابزار وبمستر

عيد فطر مبارك باد

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۴۱
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

عيد رمضان آمد و ماه رمضان رفت

صدشكر كه اين آمد و صدحيف كه آن رفت

باپايان روزه داري ،عيد فطر از راه مي رسد وخوشا به حال

آنان كه توشه هاي خوب از اين عرصه بركت ومغفرت

برداشته اند.پس براي اينان كه توفيق روزه وطاعت داشته اند

عيد فطر ،عيد واقعي است وچه مبارك وفرخنده .

عيد قبولي انسان در آزمون تكليف الهي بر همه شما مبارك



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

رفيق شفيق

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۴۰
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

چارلي وجيم با اين كه مليتشان فرق داشت ،اما رفاقتشان آنقدر قوي بود كه زبانزد همه بچه هاي دانشگاه بودند.تا جايي كه درسال آخر وقتي جيم نتوانست شش

واحد راپاس كند چارلي هم روز امتحان برگه هايش را سفيد داد تارفيقش

سال آخر را تنها نباشد ،اما پس از فارغ التحصيلي وازوقتي جيم ازدواج

كرده ميانشان فاصله افتاده وهمين باعث شد تا چارلي معتاد شود.البته

جيم بازهم چارلي تنها نگذاشت وچندبارهم او راترك دادولي بعداز

مدتي چارلي دوباره اعتيادش را شروع مي كردو............

سرانجام روزي جيم عصباني شد ووقتي چارلي براي صدمين بار از اوپول خواست تامواد بخرد،جيم اورا ازخانه خويش بيرون كردو......چارلي

مدتي سرگردان وآواره بود كه ناگهان فرشته نجاتش در جامه دختري زيبا

وثروتمند به سويش آمد.«ليندا»طوري چارلي را به خود علاقه مند

كرد كه توانست او را ترك بدهد.مدتي گذشت وروزي جيم،

چارلي وهمسرش را به خانه خويش دعوت كرد وهنگام

شام چارلي كه به خود مغرور شده بود ،طاقت نياورد

وگفت:«احمق ترين رفيق عالم من هستم كه يك سال از عمرم را دردانشگاه

هدر كردم به خاطر تو! اما تو پول يك وعده مواد را به من ندادي؟»

جيم لبخند تلخي زد وبه رفيقش گفت:«نه،احمق ترين من هستم

كه به تو پول ندادم ولي خواهر زيبايم رابه ياري تو فرستادم

تا با عشق پاكش تو را از لجنزار بيرون بكشد....»

چارلي باشنيدن آن اعتراف ،به چنان شوري دچار شد كه تا

مدتها بي هيچ صدايي اشك ريخت.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

صبرجميل

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۴۰
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

درباغي كه درختانش شكوفه هاي كوچكي داشتند وقدمهاي نورسيده بهار

برپوسته خشكيده وسردرختان احساس مي شد،حلزوني شروع كرد ازتنه

درخت گيلاسي بلند بالا رفتن تا غذايي براي خود پيدا كند.ديگر حلزونها

كه پايين درخت لميده بودند.خنديدند واورا مسخره كردند.يكي از حلزونها

خميازه اي كشيد وگفت:مگه نمي بيني تازه اين درخت داردشكوفه مي آورد

وگيلاسي دركار نيست جزجوانه وشكوفه نصيبي نخواهي برد.اين راگفت

وباخنده بسيار،گردخود غلتيد.حلزوني كه از درخت بالا مي رفت،كمي

ايستاد وگفت:دوستان نگران نباشيد باصبروحوصله وپشتكاري كه

من دارم ،هنگامي كه به آن بالا برسم حتما گيلاسي براي خوردن

هست.اگر مانيز اميدوار وباپشتكار وصبورباشيم حتماهدف ها

وخواسته هايمان روزي ازبالقوگي در خواهند آمدوبالفعل ميشوند.

يكي از انديشمندان ژاپني در همين زمينه مي گويد:

اي حلزون! از كوه فوجي بالابرو تاقله چيزي نمانده است.

Click the image to open in full size.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

دست خورشيد

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۹
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

دلشكسته ترين نامه اشك هايم را باقاصدك آرزوهايم برايت فرستادم.

التهابم راكه تمام قلبم بود،پاي عشقم بايگاني كردي وبه تمام نگاهم ازسر

بي كسي خنديدي_باتمام نگاهت_جاي پايت راچه آسان ازكوچه هايم پاك

كردي_اي مدعي بي ادعا،گفتم ازآسمان بيشتر دوستت دارم بارعدنگاهت

هردم آتش به جانم زدي وگفتي ابرها هميشه در گلويشان بغض گير كرده

است كه دوست دارند زير چتر نگاهشان آرام تر ازخيال من راه بروي،

گفتم پس در كنارسادگي هايم بمان.گفتي:نقطه اي بيش بين جرم وحرم

نيست. تا آمدم خويشتن را پيدا كنم ديدم قرباني نگاهت شدم تانباشم

كه بخواهم ازتبسم هايت انتقام بگيرم ومن هرشب به روي ماه

لبخند مي زنم تا خورشيد دستهايم را رهانكند.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مرغ پريده!

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۹
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

چه خوش است حال مرغي كه قفس نديده باشد

چه نكوتر آن كه مرغي زقفس پريده باشد

پروبال ما بريدند و در قفس گشودند

چه رها چه بسته ،مرغي كه پرش بريده باشد                        

من از آن يكي گزيدم كه به جز يكي نديدم

كه ميان جمله خوبان به صفت گزيده باشد

عجب از حبيبم آيد كه ملول مي نمايد

نكند كه از رقيبان،سخني شنيده باشد

اگر از كسي رسيده است بدي به ما ،بماند

به كسي مباد از ما كه بدي رسيده باشد

         Click the image to open in full size.               



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

*پرواز*

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۹
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

سخن از ماندن نيست....  سخن از ماندن نيست

من وتو رهگذريم ..... راه طولاني وپرپيچ وخم است

همه بايد برويم تا افق هاي وسيع

تا آنجه كه محبت پيداست.

ضربه به ضربه ،قدم به قدم اي مسافر راهي وجود ندارد

راه با راه رفتن ساخته مي شود اگر شما به پشت سرتان

نگاهي بيندازيد تمام چيزي كه خواهيد ديد ،علامت هايي

از افرادي هستند كه روزي پاهايشان ،اين راه را در نورديده

است اي مسافر راهي وجود ندارد راه با راه رفتن ساخته ميشود.

وقتي راه رفتن آموختي ؛دويدن بياموز ودويدن كه آموختي پروازرا

راه رفتن بياموز،زيرا راه هايي كه مي روي،جزيي از مساحت تو مي شود

وسرزمين هايي كه مي پيمايي،بر مساحت تو اضافه مي كنند.

دويدن بياموز،چون هرچيزرا كه بخواهي دور است وهرقدر كه زود باشي،دير.

وپرواز را ياد بگير ،براي اين كه از زمين جدا باشي،براي آنكه به اندازه

فاصله زمين تا آسمان گسترده شوي.

من راه رفتن را از سنگ آموختم ،دويدن را از يك كرم خاكي وپرواز را ازيك درخت.بادها از رفتن به من چيزي نگفتند،زيرا آنقدر در حركت بودند كه رفتن

را نمي شناختند!پلنگان دويدن را يادم ندادند،زيرا آنقدر دويده بودند كه دويدن را

از ياد برده بودند.پرندگان نيز پرواز را به من نياموختند،زيرا چنان در پرواز خود

غرق بودند كه آن را به فراموشي سپرده بودند.

اما سنگي كه درد سكون را كشيده بود،رفتن رامي شناخت و كرمي كه در اشتياق دويدن سوخته بود ،دويدن را مي فهميد ودرختي كه پاهايش در گل بود،از پرواز

بسيار مي دانست.آنها از حسرت به درد رسيده بودند واز درد به اشتياق واز اشتياق

به معرفت.وقتي رفتن آموختي،دويدن بياموز. ودويدن كه آموختي،پرواز را،راه رفتن بياموز،زيرا هرروز بايد از خودت تا خدا گام برداري.

دويدن بياموز ،زيرا چه بهتركه از خودت تا خدا بدوي.

وپرواز را ياد بگير ،زيرا روزي از خودت تا خدا پر بزني.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

لعنت بر شيطان!؟

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۸
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

به شيطان گفتم:لعنت بر تو!(لبخند زد)

پرسيدم :چرا مي خندي؟

از حماقت تو خنده ام مي گيرد!

پرسيدم:مگر چه كرده ام؟

گفت:مرا لعنت مي كني،در حالي كه هيچ بدي

در حق تو نكرده ام.

با تعجب پرسيدم:پس چرا به زمين مي خورم؟!

گفت:نفس تو مانند اسبي است كه آن را رام نكرده اي.

نفس تو هنوز وحشي است؛تو را زمين مي زند.

پرسيدم :پس تو چه كار ه اي؟

پاسخ داد:هروقت سواري آموختي ،براي رم دادن اسب

تو خواهم آمد.

Click the image to open in full size.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

زندگي

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۸
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁
      

زندگي تجربه شب پره در تاريكي است

زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد

زندگي سوت قطاري است كه در خواب پلي مي پيچد

زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيما است

خبر رفتن موشك به فضا،لمس تنهايي" ماه" فكربوييدن گل

در كره اي ديگر.

زندگي شستن يك بشقاب است

زندگي يافتن سكه دهشاهي در جوي خيابان است.

زندگي "مجذور"آينه است،زندگي گل به" توان" ابديت

زندگي "ضرب" زمين در ضربان دل ما

زندگي "هندسه" ساده ويكسان نفس هاست

هركجا هستم،باشم آسمان مال من است،عشق ،زمين مال من است

چه اهميت دارد،اگر مي رويند قارچ هاي غربت؟  

 .....سهراب سپهري......

                               

موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

پروانه

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۸
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

آيا مي دانيد در زمان انقراض دايناسورها تمامي حيوانات

نابود شدند؟از ميان تمام جانداراني كه اكنون در اطراف

ما وجود دارند هيچ كدام در زمان دايناسورها وجود

نداشتند.تنها موجود زنده اي كه در زمان دايناسورها وجود

داشت پروانه بود بله....پروانه ها ازآن زمان در اطراف

دايناسورها به همين صورتي كه الان وجود دارند بالپروانه

مي زدند ودنيا را زيباتر مي كردند مي خواستم متذكر

شوم لطافت و نرمي وزيبايي در شرايط سخت وگذر

زمان مي ماند وهمه چيز از بين مي رود.



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

كفش هاي خسته

۲۶ دى ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۷
🧡مُحَمّّّّّّدعَلي💙🪁🪁🪁

اتاق خاموش تر از تو

وپنجره باران ديده

نبض در چشمان تو...

آنسوتر

قطارسوت زنان مي گذشت

چشم مي گشايي به وسعت پنجره

مردي در باران

با كفشهاي تو مي دود

باخنده هاي تو

با چشم هاي تو

قطار در ايستگاه

مرد سوار قطار

پاهايش را كنار كوپه پرت مي كند!

روز در پنجره مي شكند

وكفش هاي خسته ات را غروب مي پوشد.

      Click the image to open in full size.

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
👆👆سيف الله شيعه زاده 💫اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد🌻 و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم بـِسْمِ اللهِ الرَحْمـטּ ِ الرَحـِيمـْ ◊ "وَ إِטּ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُوטּَ إِنَّهُ لَمَجْنُوטּٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ" 🌳🌳🌳🌳🌳🌳 ❤️🌴💙●● 🧡❤ ❤🧡●●🌴❤️ 💠 اَللّهُمَّ💠 💠 كُنْ لِوَلِيِّكَ💠 💠 الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ💠 💠 صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلي آبائِهِ💠 💠 في هذِهِ السّاعَه وَفي كُلِّ ساعة💠 💠 وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً💠 💠 وَعَيْناً حَتّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ💠 💠 طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها💠 💠 طَويلا💠 💠 اللهم عجل لوليڪ الفرج💠 تلگرام....ℳ......bagheri6298❤️ 🧡 🧡 🧡 پشت ديوارها ماه مي گريزد و در امتداد كوچه مهتاب نمايان مي شود چراغ آسمان در كوچه پس كوچه هاي شعر روشن است واژه ها گلوله هاي برفي را مي رقصانند نت موسيقي شب را مي شنوم دايره نت ها دور ماه حلقه مي زند و زمين عروس مي شود نسترن دانش پژوه 🩵 ايتا✍️ bagheri6298q@ ايتا☕️☕️☕️☕️☕️
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به ✈★در امتدادكــ مهتاب ـوچه🧡☀️👤انتظار است. || طراح قالب avazak.ir