تصمیم بگیر انجام بده!
دوستم در حادثه تصادف شدیدی که با موتور سیکلت داشت دست چپش
از کار افتاد."خوشبختانه من راست دستم".او این را درحالی گفت که
داشت بامهارت برایم یک فنجان چای می ریخت".چیزهایی که
می توانم با یک دست انجام دهم شگفت آور است."
باوجود آنکه انگشتهای دستش را ازدست داده بود در کمتر از یکسال آموخت
که با یک هواپیما پرواز کند.اما یکروز در هنگام پرواز در یک منطقه
کوهستانی،هواپیمایش دچارمشکل موتوری شدوسقوط کرد.اوزنده
ماند،اما از سرتاپافلج شد.من اورا دربیمارستان ملاقات کردم.
او به من لبخند زد.گفت"چیزی اتفاق نیفتاده که خیلی مهم باشد.""چه چیزی است
که من باید تصمیم بگیرم که انجام دهم!" زبانم بند آمده بود.فکر کردم که
دوستم دارد فقط تظاهر می کند،وقتی که من بروم او شروع به گریه
کرده وبه وضع خود تاسف می خورد.این ممکن است همان
چیزی باشد که او در آن روز انجام داد.اما هنوز تمام نشده بود.زندگی هنوز بعضی
شگفتیهای ظریف برایش ذخیره کرده بود.او زن زندگیش را در طی کنفرانس
افراد معلول ملاقات کرد.او یک سیستم نوشتن دیجیتال که به دستورات
صوتی پاسخ می داداختراع کرد،ومیلیون ها کپی از کتابی که در
ارتباط باسیستم جدید خودنوشته بود فروخت.در پشت جلد کتابش هم این نکته کوتاه
را نوشت:"قبل از آنکه فلج شوم ،می توانستم یک میلیون کار مختلف انجام دهم
اما اکنون فقط می توانم990000تای آنرا انجام دهم.اما چه شخص معقولی
بخاطر100000چیزی که نمی تواند انجام دهد نگران است در حالی که
990000تا باقی مانده ست؟"
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]