یگانه
۲۶ دی ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۳۲
نظرات (0)
تو راچه بنامم؟وخشمت را چگونه ببینم؟
در امواج خروشان وسهمگین دریای توفانی ،در غرش نابهنگام
کوه های بلند یا تکان های شدید وویرانگر زلزله؟!
مهرت را چگونه دریابم؟
در لبخند معصومانه ی کودکان هنگام بازی،در ترنم باران بهاری،
یا در عطر سکرآور گل یاس واقاقی؟!
تورا درکجا جستجو کنم؟
در عرش کبریایی،در انزوای ملکوتی،یا درنورنقره فام مهتاب دریک شب رویایی؟!
اما......همه جستجوهای من از ناآگاهی بوده.
تو را به هر نام که خوانده ام وگاه،حتی نخوانده،یاریت را دیده ام!
هرگاه ازظلم ظالمی خشمگین شده ام،خشمت را دیده ام!
هر وقت که عشقی ،از سرصدق قلبم را لرزانده،مهرت را دیده ام!
پس تو همه جا هستی ونیستی!حاضری وغایبی!پیدایی وپنهانی!
زیرا که تو فقط خدایی!تو تنها ویگانه ای!
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]