خنده ات رانگیر
۲۶ دی ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۲۹
نظرات (0)
نان را از من بگیر،اگر می خواهی،
هوا را ازمن بگیر ،اما
خنده ات را نه.
گل سرخ را از من مگیر
سوسنی را که می کاری،
آبی را که به ناگاه
درشادی تو سریز می کند،
موجی ناگهانی از نقره را
که در تو می زاید.
از پس نبردی سخت باز می گردم
با چشمانی خسته
که دنیا را دیده است
بی هیچ دگرگونی،
اما خنده ات که رها می شود
وپرواز کنان در آسمان را می جوید
تمامی درهای زندگی را
به رویم می گشاید.
عشق من،خنده تو
در تاریک ترین لحظه ها می شکفد
واگر دیدی ،به ناگاه
خون من بر سنگفرش خیابان جاری است،
بخند،زیرا خنده تو
برای دستان من
شمشیری است آخته.....
«پابلو نرودا»
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]