جعبه خالی
۲۶ دی ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۲۱
نظرات (0)
در شهری دورافتاده،خانواده فقیری زندگی می کردند.پدر خانواده از اینکه دختر پنج ساله اش مقداری پول برای خرید کاغذ کادو مصرف کرده بود،ناراحت بود،چون همین مقدار پول را هم به سختی بدست آورده بود.دخترک با کاغذ کادو ،یک جعبه را بسته بندی کرده بود وآن را زیر درخت کریسمس گذاشته بود.صبح روز بعد،دخترک جعبه ی کادو رانزد پدرش بردوگفت: بابا،این هدیه ی من است.پدر جعبه را از دختر خردسالش گرفت وباز کرد،داخل جعبه خالی بود!پدر باعصبانیت گفت:مگر نمی دانی وقتی به کسی هدیه می دهی،باید داخل جعبه چیزی هم بگذاری؟ اشک از چشمان دخترک سرازیر شد وبا اندوه گفت:باباجان، من پول نداشتم،ولی در عوض هزار بوسه برایت داخل جعبه گذاشتم.چهره ی پدر از شرمندگی سرخ شد ودختر خردسالش را در بغل گرفت واو را غرق بوسه کرد.
۵۰
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
