نامه مدیر مدرسه ی برادفورد انگلستان به آموزگار فرزندش
من باقی مانده اردوگاه های دسته جمعی هستم.چشمان من چیزهایی دیده اند که انتظارش نمی رفت.درخواستم از شما این است که :دانش آموزان را یاری کنید که انسان باشند.به آنها بیاموزید که از شکست پند بگیرندواز پیروز شدن لذت ببرند.آنها را از غبطه خوردن بر حذر دارید .به آنها نقش و تاثیر مهم خندیدن را یاد آور شوید.اگر می توانید به آنها نقش مهم کتاب در زندگی را آموزش دهید.به آنه بگویید تعمق کنند به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان،به گل های درون باغچه ،به زنبورها که در هوا پرواز می کنند،دقیق شوند.به فرزندانمان بیامزید که در مدرسه بهتراین است که مردود شوند اما با تقلب به قبولی نرسند.به آنها یاد بدهید که همه حرف ها را بشنوند وسخنی را که به نظرشان درست می رسد انتخاب کنند.ارزش های زندگی را به فرزندانمان آمزش دهید.به آنها یاد بدهید که در اوج انده،تبسم کنند و به آنها بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد. به آنها بگویید تسلیم هیاهو نشوندو اگر خود را برحق می دانندپای سخنشان بایستند.در کار تدریس به فرزندانمان ملایمت به خرج دهید اما از آنها ناز پرورده نسازید.بگذارید آنها شجاع باشند.به آنها بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشند.معلم گرامی! کوشش شما نباید افراد درون گسیخته، ظالم و ستمگر تولید کند.خواندن و نوشتن مهم است ،تنها اگر در خدمت انسان شدن فرزندانمان باشد.
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]