دل نشکنیم
۲۶ دی ۱۴۰۳
۱۲:۱۲:۱۰
نظرات (0)
ساعت3شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کردپشت خط مادرش بود.پسر باعصبانیت گفت:چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی ؟مادر گفت:25سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی! فقط خواستم بگویم((تولدت مبارک))!!پسر از این که دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد ،صبح سراغ مادرش رفت.وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیم سوخته یافت!ولی مادر دیگر در این دنیا نبود
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]